پس چرا اين طور شد؟

چرا اين چنين ماتِ روزگار مانديم . ؟

خيال مي كرديم به بركت ِ بزرگتر شدن هايمان ، قَد كشيدن هايمان ،

پيشرفت هايمان ، مرهمي مي شويم بر رویِ زخم هایِ پدر و مادر.

ما چه مي دانستيم كه هر چه بزرگتر مي شويم ،

گوش هایِ پدر سنگين تر مي شوند و جعبه یِ قرص هایِ مادر ، رنگين تر.:)

ما خيال نمي كرديم كه دست هایِ ظريفِ مادر ،

كه گهواره را تكان مي دادند ، اين چنين چروك و پر درد خواهند شد.

ما خبر نداشتيم كه شانه هایِ تنومند پدر ،

كه هر وقت از راه رفتن خسته ميشديم ،

امن ترين آسايشگاه برایِ نشستن بودند ،

روزي اين چنين لرزان و ضعيف خواهند شد.

پس چرا اينطور شد ؟!

اگر بزرگ شدن اين بود ، اين قد و بالایِ صد و چند ده سانتی !

اين مدارك تحصيلاتی و تمام مزخرافاتی كه نشان از

بزرگ تر شدن دارند را از من بگيريد ،

تا دوباره مادرم تنها یک شب بدونِ درد آسوده بخوابد . 

 

+ کاش میشد .


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

IHP-co هارمونی طبیعت Cody پارسیان ماینر تجربیات یک مربی فبک rooznews imennovin.avablog.ir هساره واران آژانس هواپیمایی قصر مروارید آریا